ردِ یاوه سرائی های جناب قدوس زریر
میوند میوند

چشم بخیل کور

جناب قدوس زریر! کاملاً در اشتباه غرق هستید، با گوش های باز بشنوید که حزب واحد- حزب چپ است، تعلق به زحمتکشان دارد و بخاطر مردم رنجدیده کشور خود به مبارزه شرافتمندانه ادامه میدهد.

حزب واحد محصول مبارزاتِ پُرافتخار مبارزین سر به کفیست که با کمال امانت داری پرچم حزب دیروز مان را در افغانستان در شرایط دشوار در اهتزاز نگهداشته و تشکیلات خویشرا حفظ نموده ،هرگز و هرگز از تعقیب استبداد جهادی و طالبی نه هراسیدند، بلکه به مبارزه شریفانه خویش ادامه دادند. لازم است به آن مبارزین از ته دل احترام کرد.

اقای زریر!

در زبان پشتو متلی مشهوری است که میگوید:

که شپه تیاره ده، خومڼی په شمار دی.

باید بدانید که "حزب متحد ملی" و "نهضت فراگیر . . ." بنابر مبارزۀ برحق وحدتخواهان به "حزب واحد" مبدل گردید و اکنون به خاطر تدویر کنگرۀ وسیع نیروهای ملی و دموکرات مبارزه میکند. فعالین آن دو سازمان در نشست تاریخی خویش به مثابه تجددخواهان و ادامه دهنده گان راه مبارزین با شرف دیروز و رهروان راستین ترقی و عدالت اجتماعی در شهر کابل با یک شوق و امیدها به حزب واحد که آرمان چند ساله ما بوده یاد گردید.

اقای زریر!

باید بدانید که: از آن روز به بعد اعضای حزب واحد نه به نام "نهضت فراگیر . . ." و نه هم به نام "حزب متحد ملی" مبارزه می کنند. نام آن دوسازمان یکجا با افتخاراتش ثبت تاریخ شد. دیگر یادآور شدن حزب واحد به آن نامها اشتباه نابخشودنی است.

ضابط صاحب قدوس خان!

باید بدانید، چه از حسن نظر دوستی باشد و چه از نظر شرارت و دشمنی، مارا دیگر به آن نام ها یاد نکنید. بهتر است عوض یاوه سرائی تمام اعضای دیروز حزب شهیدان را به ایجاد یک حزب بزرگ سراسری که در آن هرکس خودرا بیابد دعوت نمائید. اگر مصروف کار میباشید وقت گرنبهای تانرا به خاطر برآورده شدن آرمانهای شریفانهء گذشته وقف نمایید. گذشته را باید نقادانه بررسی کرد، به خوبی هایش افتخار و از تجارب تلخ اش بیآموزیم و این کار را از نقد خود باید شروع کرد.

جناب زریر!

من یکی از اعضای حزب واحد و از جملهء فرزندان راه چپ و آرمانگراه میباشم اگر چند دوستی عزیزم در نهضت آینده عضویت نمیداشتند صاحب این قلم طور دیگری با شما برخورد میکرد. چندی قبل یک غزل را شنیدم که چنین بود:

ستا په مینه کی زړگی زما سوزیږی

په ایمان یی راته ووایه چه ستا زړگی ژړیږی؟

من فرزند کار و زحمت و از سوی دیگر اطرافی هستم، برعلاوه اینکه به عقاید دیروز و امروز خود پابند هستم و به آن میبالم به تعهدات و قول افغانی خود نیز پابند و وفادار میباشم. به شما توصیه میکنم که بالای دیگران تهمت نه بندید. شنیده ام شخصی که کار خوب و پر ثمر نماید حسودان آنرا به چشم بد می بینند صاحب کار مثمر دفعتاً میگوید چشم بخیل کور!

آن دوسازمان برادر و رفیق، که یک عمر بخاطر سعادت مردم خویش دوشادوش مبارزه کردند، بگذار اگر چند روزی از هم جدا بودند و اکنون با هم یکجا شدند چرا از یکجا شدن و اتحاد شان ناخشنود، خشمگین و غمگین هستید؟ بگذار اگر شما وحدت ستیز باشید وحدت ستیزی مبارک شما باد! من به مثابه آرمانگراه و وحدتخواه به تمام نیروهای چپ ملی و دموکرات، این شعار را پیش میکشم که روشنفکران عزیز وطن، نیروهای ملی و دموکرات وطن عزیزم، مبارزین چپ وطنم، مبارزین راه ترقی و عدالت اجتماعی در هر کجا که هستید در زیر یک سقف بزرگ متحد و یک پارچه شوید! زیرا پیروزی در وحدت است. آنهاییکه از اتحاد شما خوف و هراس دارند حق دارم برایشان بگویم چشم بخیل کور!

جناب قدوس زریر!

نبشته ی شما که پر از وحدت ستیزی است یک خاطرهء ایام جوانی ام را به یادم آورد. روزی یکجا با پدرم بطرف آبیاری مزرعه میرفتیم، گاو سیاه همسایهء ما (مرحوم کاکا حفیظ الله)، دیواری را که توسط محمد صدیق همسایهء دیگر ما بخاطر احاطهء خانهء شان با هزار مشکل و مشقت جدیداً اعمار گردیده بود، با شاخ های خویش چنان ویران کرد تو گویی حملهء انتحاری شده. از پدرم پرسیدم، پدرجان، این چه حال است؟ پدرم به بسیار مهربانی جواب داد: فرزندم، نه تنها انسان ها بخیل هستند، بلکه حیوانات نیز بدتر از بعضی انسانها حسود و بخیل هستند. بناً نوشتهء شما دیوار کاکا صدیق و گاو کاکا حفیظ را به یادم آورد. گاو که چنین کند از شما چه گیله. گاو را کاکا حفیظ جانانه چوب کاری کرد، ولی من شما را به این چند سطر سرزنش مینمایم تا از وحدت ستیزی دست بکشید تا به همرزمان تان توهین نکنید.

آقای زریر!

اتهام هم حد دارد، آنهم به آن یاران و همرزمان دیروزت که به معرفت چند دوست تا معاونیت سیاسی در لوای گارد ملی رسیدید، آیا این دور از انصاف نیست که همان یاران دیروزت که اعضای حزب واحد امروز اند زمانی به خاطر اهدافِ شریفانه در حضورداشتِ شما تا چوبهء دار رفتند با آن هم حرف های غیرمسوولانه را به آدرس آنها می نویسید.

باید بدانید، اگر ح.د.خ.ا. چپ بوده که بوده و از منافع زحمتکشان دفاع کرده که کرده، ما اعضای همان حزب شهیدان هستیم که بودیم و بدنهء اصلی آن نیز میباشیم پس مطمئن باشید ما چپ هستیم، چپ می اندیشیم، چپ رزمیده بودیم، چپ می رزمیم و بدون راه چپ و مبارزۀ چپ نجات زحمتکشان ممکن نیست. ما با یاران خود با اندیشه های چپ بازهم تا چوبهء دار چپ میرویم .

من در دفاع از شخص نمیباشم، بلکه در دفاع از آن حزب که در رگهای صفوف اش اندیشه های چپ به مثابه خون جریان دارد شمارا مخاطب میسازم و عقیده بر آن است که راه نجات زحمتکشان از دست ستمگران فقط مبارزۀ قانونمند چپ و آرمانگرایانه با دید وسیع و شرایط مشخص آن جامعه میباشد. امروز که ۴۸ کشور در رأس امریکا در کشورما حضور دارند آنها بخاطر سعادت مردم ما نیامده بلکه بخاطر برآورده شدن اهداف شوم شان حضور دارند اگر دیروز فقیر داشتیم امروز فقیران در کشور داریم اگر دیروز چند زورمند بوده امروز در کشور ما زورمندان به مافیا تبدیل شده که این خصلت ارتجاع است این ارتجاع است که زورمندان را تولد میکند تا خون تهیدستان را بنوشد.

جناب زریر!

به این حرفم موافق باشید، سیاست در داخل کشور و سیاست در خارج از کشور مجاز و امکان پذیر است، ولی کاملاً متفاوت است. شورای اروپایی حزب واحد یک سازمان بیرونی حزب واحد میباشد. حزبی که در داخل کشور هسته نداشته باشد و روزمره با مردم خود در تماس نباشد در بین توده ها زنده گی نکند و توده ها را به دور خود جمع نکند آن حزب حتماً می میرد و از لحاظ فزیکی هم می میرد اگر هدف مبارزه در اروپا باشد سن هر مبارز در اروپا و آمریکا کمتر از ۵۰ سال نمیباشد بناً بهتر است که از اکنون فاتحه احزاب اروپائی و امریکائی خوانده شود.

من به شما موافق هستم که حزب وطن به دهها پارچه تقسیم شده، میخواهید از آن اضافه تر پارچه شود که این گناه است.

باید در فکر این باشیم که چگونه آنها را مجدداً زیر یک سقف جمع نمائیم، نه اینکه از یکجا شدن شان شما غمگین شوید. در جایی از کلمهء تدویر کنگرۀ حزب واحد چنان ناراحت شده اید که حتی تابلیت دیازیپام به خاطر آرامش شما کافی نمیباشد. این را فراموش نکنید که هر سازمان حق دارد کنگرۀ خودرا دایر کند اگر اعلان تدویر کنگره از نام حزب واحد صورت گرفته بدین معنی نیست که این کنگره تعلق به دیگر احزاب ندارد و نه هم آیات قرآن است که چون غوث زلمی مارا محکوم سازید. ما به دموکراسی ایمان داریم ما به ایدیالوژی پیشرو باور داریم ولی به هرنوع افراطیت که باعث تباهی مردم ما شود مخالف هستیم. شعاری که بوی دیکتاتوری و فاشیزم از آن به مشام رسد مورد قبول ما نخواهد بود.

توجه تانرا به پارچه شعر ذیل از شاعر انقلابی مرحوم اسحق ننگیال جلب می کنم:

ای ښکاری آشنا! درته سلام کوم

پریږده چه دا سپینی مرغی والوزی

لاړی شی جوړی جوړی ګلونه شی

ښکلی شی ښایسته شی امیلونه شی

واخلی په وزرونو کی تنکی بچی

وموښی سینو کی ګلالی بچی

سپینی سری مښوکی کی زرکنی بچی

پام کوه!

ماشی ته ګوتی مه ور وړه!

 اقای زریر !

این کنگره نه کنگرۀ اول است نه آخر. از شما سوال میکنم آیا این دو سازمان که باهم متحد شده بالاخره تا کی انتظار بکشد تا رئیس حزب و نام حزب و خط مشی اش معلوم نگردد. جناب قدوس! انصاف همین است که همرزمان روزهای دشوارت را چنین خطاب نموده اید «توبه بکشید و پوزش بخواهید» باز هم به جرئت و صراحت باید گفت وحدت ما بخاطر سعات و خوشبختی مردم است ما هرگز به معامله تن نمیدهیم.

در وطن متل مشهور است: در وقت نان خوردن دو انگشت ات به دهن کن ورنه دهنت پاره میشود. من باز به شما توصیه میکنم که اتحاد مارا یک فال نیک بسوی ایجاد یک حزب بزرگ سیاسی که فقط مدافع منافع زحمتکشان باشد بگیرید.

 من به تمام صداقت عشق و علاقهء که به ایدیالوژی دورانساز طبقهء کارگر و زحمتکشان و مردم رنجدیدهء کشور دارم باز هم به جرئت و صداقت میگویم حزب ما حزب ترقیخواه و حزب آزادی و عدالت اجتماعی است حزب واحد نه آن حزبی است که از فرانسه و المان و بلجیم آب بخورد. صداقت و حقانیت این حرف مارا ای کاش در ادغام تشکیلاتی در افغانستان و یا ادغام تشکیلاتی شورای اروپایی در هالند و یا ادغام شورای سراسری آلمان حضور میداشتید تا صحبت های رفقا علومی و بزرگر در افغانستان رفقا رزمیار و عصمت سادات در هالند به ویژه صحبت رفقا شیرزاد و نوراحمد نور در هالند را میشنویدید و قناعت شما حاصل میگردید. بناً به مثابه انسان مریض در بستر بیماران به سر نبرید. و یا اگر انسان دلسوز هستید من به نماینده گی همه برایت اطمینان میدهم حزب واحد حزب چپ ملی و دموکرات حزب عدالت و آزادی با پایه های مستحکم ملی که عبارت از سنن پرافخار مردم ما است بوده و میباشد. فراموش مکن ما برای مردم افغانستان مبارزه می کنیم، نه برای مردم فرانسه و جرمنی! ما بخاطر کاهش آه و نالهء  یتیمان کشورمان مبارزه میکنیم. ما بخاطر درمان دردهای هموطنان عذاب دیده ما مبارزه میکنیم و یکجا شده ایم. با یکجا شدن قله های شامخ را میتوان فتح کرد ولی به جدائی ها هردوی ما در وطن بیگانه که هرگز وطن من و تو نخواهد بود مرگ را لبیک خواهییم گفت.

زنده باد اتحاد تمام مبارزین کشور ما


April 2nd, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات